loading...

زخم کهنه

همون همیشگی... برای فراموشی درد زخم های بدنم می نویسم...

بازدید : 2
چهارشنبه 9 بهمن 1403 زمان : 20:21

هی دلم میخواد بنویسم، هی پشیمون میشم و پاک میکنم...

داشتم خاطره می‌نوشتم؛ پشیمون شدم پاکش کردم

داشتم از کارم و استرس زیادش مینالیدم؛ باز پاکش کردم

داشتم از تنهایی غر میزدم؛ اون هم پشیمون شدم و پاکش کردم

داشتم از برنامه‌های روزهای آینده ام مینوشتم، اون رو هم پاک کردم...

یکی از دلایل پشیمونیم اینه که نمیخوام رو خواننده‌هام تاثیر منفی بذارم...

خاطره ام غمگین بود؛ گفتم چه لزومی‌داره بقیه رو با این غم شریک کنم

استرس کارم کشنده است و لزومی‌ندیدم اون استرس رو به دیگران انتقال بدم

تنهایی هم که همه این روزها تنهان و غر زدن در موردش یک داستان تکراری برای همست

برنامه‌های روزهای آتیم هم که دردی از دیگران دوا نمیکنه...

آدم باید یاد بگیره که بیشتر حس‌های خوبش رو شریک بشه و در نهایت اگر حرفی هم از روی درد میزنه اون حرف سبب رشد بقیه بشه...

+ در انتها یک درخواست دارم، برای رفع تنش کاریم دعا کنید لطفا... مرسی :)

نمونه سوالات عمومی استخدامی نهمین دستگاه های اجرایی سال 1401
برچسب ها
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 5
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 17
  • بازدید کننده دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 37
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 39
  • بازدید کلی : 39
  • کدهای اختصاصی