loading...

زخم کهنه

همون همیشگی... برای فراموشی درد زخم های بدنم می نویسم...

بازدید : 2
چهارشنبه 9 بهمن 1403 زمان : 14:44
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پاسخ:
مرسی ممنون امروز شما هم مبارک‌‌‌‌... (هرچند که دین آبا و اجدادی من با شما فرق داره :) )

+ عه ببخشید من اونجا کامنتی ندیدم... وبلاگم رو بسته بودم ولی بخاطر باگی که بیان داشت حذف نمیشد و از طرفی وبلاگ جدید رو هم نمیشد راه انداخت... این شد کلا چند ماهی بصورت همزمان هم به قبلی دسترسی نداشتم و هم نمیشد وبلاگ جدید راه بندازم... یک‌ سری دوست هم فالو داشتم که بخاطر اون باگ نشد آدرس وبلاگ‌هاشون رو بردارم و گمشون کردم... به هر حال به این وبلاگ خوش اومدید‌‌‌‌...

++ هدفم از نوشته‌هام اینه که تجربیات و نگاهم به زندگی رو به بقیه انتقال بدم... یکی از حسرت‌های بزرگ زندگیم اینه که کسی نبوده تجربیاتش رو به من انتقال بده و باعث شد درد‌های زیادی رو تحمل کنم... دوست ندارم زخم‌هایی که خوردم رو در بدن بقیه ببینم... هرچند که همه چیز مشیت خداست ولی خب حداقل با این کارم دل خودمو آروم میکنم...

+++ منتظر کامنت‌های بیشترتون و خوندن ماجراها و نظرات خودتون زیر پست‌هام هستم :)

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 41
  • بازدید کننده امروز : 40
  • باردید دیروز : 17
  • بازدید کننده دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 73
  • بازدید ماه : 60
  • بازدید سال : 75
  • بازدید کلی : 75
  • کدهای اختصاصی