loading...

زخم کهنه

همون همیشگی... برای فراموشی درد زخم های بدنم می نویسم...

بازدید : 1
يکشنبه 20 بهمن 1403 زمان : 17:56
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

زخم کهنه

انسانها بر مبنای عینک خودشون به مسائل پیرامونشون نگاه میکنن:

مثلا دوستی دارم که داره یک مغازه میخره... تو یک پاساژی که قراره بزرگترین پاساژ شرق تهران باشه... از اون پاساژ بخوام بگم؛ ۸۰۰ تا پارکینگ که همشون قابلیت شارژ خودرو برقی دارن و ۳۰۰۰ متر سالن بدنسازی برای آقایون و ۱۴۰۰ متر سالن بدنسازی برای بانوان داره، فود کورت و سینما و اینا هم داره... خلاصه قراره پاساژ شلوغی بشه و دقیقا بالای مترو نیروی هوایی ساختنش... گویا تابستون سال دیگه مغازه‌هاش رو تحویل میدن و از پائیز آماده‌ی استارت و فروش هست...

حالا این دوستم از مغازه و مغازه داری سر در نمیاره... ولی چرا داره مغازه رو میخره؟!

نگاه دوستم اینجوریه: این مغازه رو بخرم و بدم دست دوست دخ*ترم که شغلش فروش و مغازه داری هست... دوست دخ*ترم مجبور نیست اجاره بده... وقتی یک کاری درگیر پول پیش و اجاره ماهانه نباشه (چون مغازه مال خودشون هست) پس ریسکش کمتر هست... دوست دخ*ترم کار میکنه و سودش رو ۵۰/۵۰ با هم تقسیم میکنیم... تا اونجا کم کم رونق بگیره و پاخورش خوب بشه و بیفته روی غلطک و دو نفری خرج زندگیمونو در میاریم... مغازه رو هم به اسم دختره داره میکنه که حتی اگر ۲ سال ۴ سال دیگه پسره از این دنیا رخت بر بست روزیه دختره قطع نشه و ۱۰۰ درصد درآمد برای خودش باشه... ولی باهاش شرط کرده که بعد از اینکه عمرت به آخر رسید کاری کنه که اون مغازه به وارثین پسره برسه...

ولی نگاه دختره: اونجا که سال اول سود نداره... اصلا مغازه که مال من نیست مال پسره هست و بعد از یک مدتی به ارث خور‌هاش میرسه... چه فایده داره و نفعی برای من نداره... اون ۵۰ درصدی که به عنوان سود بهش میدم مثل اینه که مغازه رو اجاره کردم و اصلا امتیازی محسوب نمیشه...

من: :/

قضاوت این ماجرا با شما...

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 40
  • بازدید کننده امروز : 40
  • باردید دیروز : 12
  • بازدید کننده دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 589
  • بازدید ماه : 796
  • بازدید سال : 811
  • بازدید کلی : 811
  • کدهای اختصاصی